نقد سریال «بوی باران» با چاشنی تمجید!
تاریخ انتشار: ۱۱ شهریور ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۴۹۸۲۷۹۶
به گزارش مهر، یک شب پس از پایان پخش سریال ۶۵ قسمتی «بوی باران» شب گذشته ویژه برنامهای با نام «حوالی نگاه» روی آنتن شبکه یک سیما رفت که پیشتر اعلام شده بود قرار است فرصتی برای نقد و بررسی این مجموعه نمایشی باشد اما در عمل تنها به «تمجید و تفسیر موضوعی» این سریال اختصاص پیدا کرد!
محمود گبرلو منتقد سینما و تلویزیون اجرای این برنامه را بر عهده داشت اما به جای نقد و یا طرح سوالاتی در راستای تحلیل و بررسی ویژگیهای سریال، بیشتر به هدایت بحث با حضور دو مهمان برنامه و طرح سوالات کلی اجتماعی در باب اهمیت پرداختن به معضلاتی همچون اعتیاد، تربیت، اقتصاد مواد مخدر و … پرداخت.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در کنار گبرلو، رضا محبوبی معاون امور آسیبها و مسائل اجتماعی سازمان امور اجتماعی وزارت کشور، محمد ترحمی مدیرکل دفتر حقوقی و امور مجلس ستاد مبارزه با مواد مخدر و همچنین محمود معظمی کارگردان سریال هم حضور داشتند.
اعتیاد مهمتر است یا سریال مرتبط با اعتیاد؟!
مباحث مطرح شده در این ویژه برنامه بیشتر از تحلیل سریال به سمت تمرکز بر اهمیت پرداختن به مواد مخدر در مجموعههای نمایشی در تلویزیون و همچنین مباحث کارشناسی درباره اعتیاد و اینکه به آن باید به عنوان یک مساله اجتماعی نگاه کرد یا اینکه چطور باید از جنبه جامعهشناسی به آن توجه کرد و سوق پیدا کرد.
گبرلو اگرچه همان ابتدا به محمود معظمی کارگردان سریال بیان کرد که در برنامه دیگری به فرم سریال خواهد پرداخت اما از آنجایی که در اطلاع رسانی، پخش این برنامه عنوان شده بود که قرار است تحلیل و بررسی سریال بوی باران باشد انتظار میرفت این میزگرد با حضور حداقل یک منتقد همراه باشد. منتقدی که حتی اگر هم قرار نیست به نقد فرمی سریال بپردازد، لااقل نگاهی تحلیلی به مصادیق، قصه و محتوای سریال داشته باشد و به طور مثال نشان دهد که سریال در چه مواردی در بیان پیام و محتوای خود موفق بوده و یا ناکام مانده است.
شاید خلأ و یا کمبود برنامههای متناسب با معضل اعتیاد باعث شد که دو مهمان برنامه دیشب، که هر دو از متولیان و مسئولان امر در این حوزه بودند صرفاً رضایت خود را از محور قرار گرفتن سوژههایی مثل اعتیاد، مواد مخدر، قاچاق، نبود تربیت درست در خانوادهها و… در این سریال ابراز کنند و میزگردی که قرار بود به تحلیل سریال بپردازد بیشتر به تقدیر و تجلیل از آن تبدیل شد.
وقتی نقد سریال بهانه است
از طرف دیگر این ویژه برنامه بیشتر به تفسیری بر سریال بدل شد چراکه کارشناسان با اشاره به موضوعات و کاراکترهای سریال به مصادیق و واقعیتهای موجود در جامعه اشاره کردند و سریال بهانهای قرار گرفت تا کارشناسان از دغدغههای خود بگویند.
در طول برنامه هم آیتمی پخش شد که دو بازیگر سریال به میان مردم میرفتند و با آنها درباره سریال صحبت میکردند که با توجه به اینکه مخاطب کمتر در گفتگوی متقابل با یک هنرمند به نقد او و اثرش میپردازد در این آیتم هم به شکلی سطحی و فرمالیته از مردم نظرخواهی شد و درواقع بیشتر برای تأیید سریال ساخته شده بود.
این شرایط در حالی بود که سریال «بوی باران» از ابتدای پخش تا آخرین قسمت اگرچه مخاطبان زیادی داشت، اما به همین میزان با نقدهای جدی زیادی هم، چه از طرف مخاطبان عادی و چه از طرف رسانهها و حتی مخاطبان خاص و چهرههای صاحبنظر مواجه بود و توقع مخاطب این بود که این برنامه بیشتر از تعریف از کارگردان و حتی بیان دغدغههای موجود نسبت به معضل اعتیاد یا اهمیت تربیت خانوادهها و یا اهمیت پرداختن به مسائل حاشیهنشینی و کارتن خوابها (که اگرچه ضرورتشان بر کسی پوشیده نیست) سریالی را که به این سوژهها پرداخته است تحلیل کند و از کلی گوییهای مرسوم بپرهیزد.
حوالی نگاهی که دیشب روی آنتن شبکه یک رفت به هر چیزی شباهت داشت جز برنامه نقد و بررسی یک سریال؛ این شوخی را هم احتمالاً باید به پای شوخیهای این سریال با دیگر مضامین و موقعیتهای کاملاً جدی در طول پخش، بگذاریم!
منبع: الف
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.alef.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «الف» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۴۹۸۲۷۹۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
شیدا یوسفی بازیگر «زودیاک»: دوستداران قصههای واقعی رئالیتیشو ها را میبینند
شیدا یوسفی که تجربه بازی در سینما، تلویزیون، تئاتر و شبکه خانگی را در کارنامهاش دارد، پیش از شروع فعالیت حرفهای خود در سینما و تئاتر در حوزه منشی صحنه مشغول بوده و نخستین تجربه حرفهای خود و بستر معرفیاش به جامعه را سریال «ممنوعه» میداند.
این هنرمند پس از حضور در تلویزیون، وارد پلتفرمهای شبکه خانگی شده و تا امروز در رئالیتیشوها و سریالهای مختلفی نقشآفرینی کرده و بازیگری را به صورت حرفهای دنبال میکند. حضور او در فصل دوم گیمشوی «زودیاک» بهانهای شد تا با او به گفتوگو بپردازیم.
چه شد در گیمشوها حضور پیدا کردید؟
این روزها بازی مورد علاقهام مافیاست. نخستین باری که بازی در «شبهای مافیا» را تجربه کردم، شرکتکنندگان برنامه فقط خانمها بودند که با یک ماه تمرین، بازی را یاد گرفتم. از آن زمان هم در همه مسابقات مافیا حاضر بودم. از سری اول «زودیاک» به بعد هم، هفتهای دو بار جدا از تمرینات با بچهها جمع میشویم و بازی میکنیم و این بازی برایم بسیار جذاب شده در حدی که گاهی در دورهمیهای خانوادگی حوصلهام سر میرود و دوست دارم با دوستانم مافیا بازی کنم.
با کدام فیلم یا سریال به مردم معرفی شدید؟
به نظر خودم سریال «ممنوعه» سبب معرفی من به مردم شد که نخستین کارم در شبکه خانگی بود. در این سریال جزو نقشهای اصلی بودم که سبب شد بیشتر دیده شوم. البته طبق تجربیات من تا امروز، مخاطبان صداوسیما و نمایش خانگی دو دسته کاملاً مجزا از هم هستند. به عنوان مثال در شهرستانها جوانان من را به واسطه حضورم در «شبهای مافیا» یا «مافیا زودیاک» و حتی «ممنوعه» که تماماً تولید شبکه نمایش خانگی هستند میشناسند اما افراد مسنتر به واسطه نقشم در سریالهای صداوسیما با من آشنا هستند.
شما در صداوسیما هم سابقه حضور در سریالهای پرمخاطبی مثل «نونخ»، «بچه مهندس» و آثار دیگر را دارید، به عنوان یک بازیگر، حضور در صداوسیما برای شما دلنشینتر است یا در نمایش خانگی؟
هر کدام از این مدیومها مزایای خوش را دارد، اما مسائلی هست که شاید در هیچ کجای دنیا از لحاظ مناسبات دغدغه بازیگران نباشد مثلاً طراحی لباس یا گریم در صداوسیما بسیار سختگیرانه است اما در شبکه نمایش خانگی بازیگران فضای آزادتری دارند. بازی در محصولات پلتفرمهای نمایش خانگی جذابیت خودش را دارد. مخاطب ایرانی این روزها درگیر برنامهها و سریالهای خانگی شده و مورد پسندش است حتی به نظرم در جامعه امروز مردم به حدی دغدغه فکری دارند که سریالهای طولانی را پس میزنند و به دنبال مینیسریالها میروند و آنها را راحتتر میپذیرند.
تکرار ساخت رئالیتیشو در مورد بازی مافیا مخاطب را خسته نمیکند؟
شخصاً «زودیاک» را از تمام بازیهای مافیا بیشتر دوست دارم و فکر میکنم کسی که بازی مافیا را دوست داشته باشد درگیر این سناریو و این برنامه میشود. یکی از جذابیتهای این بازی این است که حتی اگر بازیکن حرفهای هم باشید، ممکن است در روند بازی دچار اشتباههای جبرانناپذیری بشوید که این دقیقاً مثل زندگی ماست که سراسر تجربه است و قطعاً از اشتباهاتمان درس بیشتری میگیریم. ضمن اینکه مافیا بازی خستهکنندهای نیست زیرا حتی در جمعهای خصوصی هم هیچ وقت دستها تکراری نمیشود و همیشه بازیها و اتفاقهای جدید رخ میدهد.
از طرفی هم فکر میکنم بازی خانمها و آقایان با یکدیگر روند برنامه را بهتر کرده چون معمولاً در بازی، خانمها کمتر به هم اعتماد میکنند یا با هم تعارف و رودربایستی دارند اما زمانی که در بازی خانمها و آقایان کنار هم حضور دارند، بازی حرفهایتر میشود. همچنین حضور شخصیتهای معروف ورزشی یا اهالی موسیقی در برنامه، مخاطبان برنامه را بیشتر کرد. «زودیاک» بستری برای مخاطب ایجاد کرد تا رفتار و احساس افراد مورد نظر را ببیند و آن را حس کند.
در گذشته بسیاری از هنرمندان با این تفکر که حضور در رئالیتیشو میتواند آینده شغلی آنها را تهدید کند در این برنامهها شرکت نمیکردند، امروز این تصور چقدر تغییر کرده است؟
برای پاسخ به این پرسش از خودم مثال میزنم، من در حوزه بازیگری تحصیلات آکادمیک دارم و قطعاً شغل خودم را بازیگری میدانم اما دوست دارم در برنامههای اینچنینی نیز حضور داشته باشم. برنامههای رئالیتیشو جذابیتهای خاص خود را دارند که علاوه بر سرگرمی و جذابیت، از لحاظ اقتصادی نیز برای شرکتکنندگان قابل توجیه است که با توجه به وضعیت خود مجاب به حضور در این برنامهها بشوند. گذشته از این مسائل، همان طور که خانم «شبنم مقدمی» در رئالیتیشو «صداتو» به عنوان داور حضور دارد یا «محسن کیایی» به عنوان مجری به این برنامه میآید، به همین صورت تمام بازیگران کمکم به سمت این برنامهها خواهند آمد زیرا رئالیتیشوها معمولاً مورد پسند مردم واقع میشوند و مگر غیر از این است که ما بازیگران یکی از اهداف اصلیمان سرگرم کردن مردم و ساخت اوقاتی خوش است؟ مثلاً مردم در برنامه «صداتو» به صدای یک شخص عادی که در نانوایی کار میکند اما صدای خوبی دارد و آواز میخواند گوش میکنند و لذت میبرند، بنابراین کسی که دوست دارد قصه بشنود تماشای برنامههای رئالیتیشو را انتخاب میکند.